مرگ بر منافق تزویر
مختار:
امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین
بیحجابی یا لخت شدن ؟
حتما کپشن مطالعه شود
داخل دانشگاه ، کرسی آزاد اندیشی در مورد مسئله ی حجاب برگزار شد.
بنده هم خودم را رساندم و در جلسه حضور پیدا کردم.
برای من خیلی جالب بود ، که از 200 نفری که حضور داشتن ، حدود نیمی از این تعداد و حتی کمی هم بیشتر آقا حضور داشت و بقیه خانم .
جالب بودنِ این تعداد آقا برای من این بود که ؛ کرسی آزاد اندیشی در مورد حجاب بانوان بود اما آقایان در دفاع از آزادی حجاب بانوان آمده بودن و خیلی دوست داشتن که خانم ها بی حجاب باشن.
اما نوبت به من رسید و من رفتم پشت تریبون
اول سلام و احوال پرسی کردم
و سریع رفتم سر اصل مطلب
و بعد گفتم :
چرا ما آقایون باید در مورد بیحجابی خانم ها نظر بدیم؟
چرا بعضی دوستان اومدن بگن که فقط چادر و یا روسری و یا مانتو رو در بیارید؟؟؟
غیر از این هست که برای دید زدنِ خانم ها این حرف ها زده میشه؟؟؟؟
بعد سکوت محض سالن رو فرا گرفت
خانم ها شروع کردن به دست زدن
و حتی خانم های بی حجاب و کم حجاب در جلسه هم دست میزدن
اما نمیدونم چرا آقایون پا شدن و رفتن بیرون !
البته میدونستم که اصل مطلب را هدف قرار دادم و با واقعیت روبرو کردم بقیه را.
بعد آمدم پایین و با صدای بلند گفتم:
ببخشید من هم آقا هستم ، فقط آمدم این موضوع رو بگم که اگر یک مرد اومد و درباره ی حجاب شما نظر داد و گفت این حجاب چیه و آزاد باش ، بدون که میخواد به اهداف شومِ خودش برسه
و غیر از این دلیل دیگری هم نیست
خیالتون راحت
گشتم نبود
نگرد نیست
و از جلسه زدم بیرون
و تمامِ جلسه فقط خانم ها ماندن و بعد از ده دقیقه جلسه رو به پایان رساندن .
این بود خاطره ی بنده از کرسی آزاد اندیشی حجاب بانوان
دوستان عزیز ، منتظر نظرات شما عزیزان هستم